نگاهي به نمايش «زخم مدينه» نوشته مهدي متوسلي به كارگرداني
عبدالرضا كيهاني
آشناي تماشاگران ،
پوريا پهلوانپور
«نمايش زخم مدينه» از آثار شاخص تئاتر مذهبي است. نمايشي
كه توسط كارگردانهاي مختلف روي صحنه رفته و نزد تماشاگران و
علاقهمندان به هنر تئاتر، اثري شناخته شده است. اين نمايش
ميكوشد با استفاده از ويژگيهاي دراماتيك، قصهاي پر از نكات
فني و پركشش براي مخاطبان و استفاده از بازي قدرتمند بازيگران
با تماشاگر مردمي ارتباطي دوچندان برقرار كند.
اين
نمايش همچنان كه از نامش پيداست، دوران تاريخي مرتبط با زندگي
بانوي دو عالم حضرت فاطمهزهرا(س) را مورد بررسي قرار ميدهد
و در واقع اثري مرتبط با زندگي ايشان است. اين نمايش هماكنون
در سالن اصلي مجموعه آزادي هرروز در ساعت 15: 18 دقيقه ميزبان
تماشاگران است. زخم مدينه اثري است كه ميكوشد دستمايههاي
هنري را در توصيف و تبيين درست از تاريخ كمك بگيرد و به اين
شكل اثري متناسب با باورهاي مخاطب و همچنين به لحاظ ساختاري
قابل درك بيافريند.
مهدي
متوسلي، نويسنده اين اثر از شاخصترين نمايشنامهنويسان حوزه
تئاتر مذهبي است كه طي اين ساليان آثار متعدد و پرتماشاگري را
نوشته است. زخم مدينه نيز همچون بسياري از آثار دربرگيرنده
نكاتي قابل تأمل است.
متن
عموماً استفاده از دوگونه روايت حال و تاريخي در ژانرهاي
مختلف هست، سينما و ادبيات در اين زمينه قابل اشاره هستند. با
اين حال ژانر تئاتر به دليل ويژگيهاي اجرايي، بياني و كيفيت
گفتاري روايت روي صحنه در اين زمينه قابل اشاره است. نمايش زخم
مدينه هم از چنين كيفيتي برخوردار است. اين نمايش دوران دفاع
مقدس را با زمان حضرت زهرا (س) به صورت موازي در داستان
ميآورد و به اين شكل تركيبي حماسي، زيباييشناسي به وجود
ميآورد. همين ويژگي داستان را از حالت روايت خطي و مستقيم
درآورده و ويژگي تأثيرگذاري به آن بخشيده است، از اين رو مخاطب
با دو فضا روبهرو ميشود. فضاي تاريخي و معاصر اگرچه همچون دو
كيفيت ممتاز و متفاوت مطرح ميشوند، اما به دليل كيفيتهاي
معنوي دوران دفاع مقدس، مفاهيم معنوي و متعالي و حسي، نور و
حال و هواي آن دوران تقارني اصيل و زيبايي شناختي در اثر
برقرار شده است. مهدي متوسلي كه در پرداخت اين گونه تكنيكهاي
داستاني دستي توانا دارد، اينبار در زخم مدينه نيز توانايي
خاصي از خود نشان ميدهد.
اين ويژگي در شكل اجرايي نيز باز هم تأثيرگذار است زيرا
بر كشمكش درام و ريتم اثر تأثير بهسزايي گذاشته و همچون دوبرگ
از يك تاريخ در تورقي پرشتاب است. مخاطب با ديدن اين صحنهها،
با حركت پرشتاب داستان روبهرو ميشود و به اين شكل با اثر
ارتباطي منطقي برقرار ميكند.
كارگرداني
عبدالرضا كيهاني كه در توليدات تئاتري دفاع مقدس و آثار
مذهبي سوابق متعددي دارد حالا سكانداري اجراي «زخم مدينه» را
برعهده گرفته است. وي پيش از اين در كسوت مدير توليد بسياري از
توليدات فاخر و مذهبي فعاليت داشته است. اجراي او از «زخم
مدينه» مبتني بر اقتباس شيوه منعطف كارگرداني، فضاسازيهاي
تصويري و تأثيرگذار، استفاده از بازي كلاسيك بازيگران در توصيف
قصه و ديالوگها و استفاده بجا از عناصر نورپردازي است. ريتم
مناسب نمايش كه ناشي از بازخواني درست او از ويژگيهاي تكنيكي
متن است بر زيبايي كار اين كارگردان افزوده است. زخم مدينه به
لحاظ طراحي صحنه، روالي منطقي را طي ميكند. اصل استفاده از
فضاي متناسب با زمان از ويژگيهاي قابل اشاره در طراحي صحنه
است. با اين حال در همين اصل نيز سادگي، دوري از دكور پيچيده و
اغراقآميز با صحنههاي پيچيده پرهيز شده است. كارگردان
ميكوشد با استفاده از فضايي ساده، حسي و تأثيرگذار بر بار
درام بيفزايد. استفاده از نورهاي معنوي، تأثيرگذار و داراي
نشانهشناسي خاص از ديگر ويژگيهاي قابلاشاره در كارگرداني
اين اثر است. كارگردان به خوبي ميداند كه متن به لحاظ
جوهرههاي ذاتي و بياني داراي نكات خاصي است. از اينرو نه با
بازيهاي سنگين راه را بر ظرافتهاي متن ميبندد و نه با دكوري
كه در هر حال مخاطب را به خود وا ميدارد. اصولاً استفاده از
دكور راحت و متناسب با قصه دو ويژگي دارد. اول اينكه امكان
جولان و تكاپوي بيشتر را به بازيگران ميدهد. دوم اينكه بدون
دليل ذهن مخاطب را به خود مشغول نميكند. همين ويژگي از نكات
قابل اشاره در نمايش زخم مدينه است. عبدالرضا كيهاني با اجراي
اين اثر كه در سالني نهچندان آشنا براي مخاطبان تئاتر هم به
اجرا درمي آيد، دور تازهاي از فعاليتهاي حرفهاي خود را سپري
ميكند. اين نمايش به لحاظ موقعيت و شناخت تماشاگران با سالني
مركزي و نزديك به نقاط مركزي شهر تناسب دارد و همين مسئله
ميتوانست بار زيادي از شناخت مخاطبان در نمايش يادشده را حل
كند.
بازيگري
نمايش زخم مدينه با ايفاي نقش انوشيروان ارجمند، جليل
فرجاد، اسدالله بابايي، مهدي اميني، محمد سراج و... همراه است.
اين بازيگران عمدتاً در بسياري از آثار مذهبي، دفاع مقدس و
توليدات فاخر بازي داشته و در اين زمينه كارنامه قابل قبولي از
خود ارائه كردهاند. ويژگيهاي بازي آنها به اين بازيگران
اجازه ميدهد به راحتي در نقشهاي تاريخي جولان و تكاپو داشته
باشند و به هنرنمايي بپردازند. انوشيروان ارجمند در زمره
بازيگراني است كه همواره همچون استوانهاي در اين آثار مطرح
شده است. از سوي ديگر بازيگراني همچون جليل فرجاد به دليل
كيفيت بازي روان، طنين لحن و تسلط بر دكلاماسيون معاصر و
تاريخي از خود موفقيت خاصي نشان دادهاند. اما در كل ميتوان
عنصر بازيگري در اين نمايش را مبتني بر عناصر كلاسيك اين هنر
قلمداد كرد. به تعبيري بازيها سنگين و بشدت تئاتري است.
جديت داستان و ماجرا امكان بيشتر براي بازيگران گذاشته
است. بازيها اگرچه در قالب رئال تعريف ميشود، اما اين
رئاليته به هيچوجه به كيفيتهاي روزمره و محاوره نزديك
نميشود. در واقع نميتوان گونهاي از بازي نزديك به بيان
روزمره با كوچه و بازار را در كار بازيگران ديد. آنها به
گونهاي فخر خلاق در بيان روي ميآورند و همين امر ناشي از
ويژگيهاي خود درام و كيفيتهاي جديت در قصه است. |